عکس جدید و بیوگرافی نیوشا ضیغمی
نیوشا ضیغمی یکی از هنرمندان خوب کشورمان است که در عرصه سینما و تلویزیون خوش درخشیده است و ما در این مطلب از سایت میهن فال گفتگویی خواندنی با نیوشا ضیغمی را برای طرفداران ایشان در نظر گرفته ایم. در ادامه مصاحبه با ما همراه باشید.
درست از روزی که ازدواج کرده، علاقه مند به فوتبال هم شده است. خودش می گوید این جذابیت و هیجان فوتبالی را مدیون همسرش است. حالا به عنوان یک هوادار پروپاقرص فوتبال، از دغدغه هایش می گوید و از علی دایی و علی کفاشیان به عنوان نمادهای فوتبالی ایران. میهمان این هفته غیرورزشی مان، نیوشا ضیغمی است. بازیگری که همین چند روز قبل، در جشنواره روسیه به عنوان بهترین بازیگر انتخاب شد و سابقه ای طولانی در سینمای ایران دارد.
در این چند ساله ورزشکاران، مخصوصا فوتبالیست ها نشان دادند بازیگران خوبی هستند. آیا می توان برعکس این را هم تایید کرد؟
هیچ گاه تمامی مصداق ها برای تک تک افراد صدق نمی کند. درباره من اگر بخش حرفه ای را کنار بگذاریم می تواند صحت داشته باشد. البته فوتبالیست ها در زمین بازی هم خوب بازی می کنند، باور نمی کنید از داورها بپرسید.
اهل ورزش کردن هم هستید؟
مگر می شود نباشیم؟! شنا، بدنسازی و مخصوصا یوگا را جدی کار می کنم.
به کدام ورزش علاقه نشان می دهید؟
شیرجه، سوارکاری و تنیس.
پس درست است که شما سوارکار خوبی هستید؟
بله، کجایش را دیده اید! آن قدر خوب هستم که خود حیوان هم می فهمد.
چطور؟ مگر از اسب می ترسید؟
بله، ولی هرکاری می کنم برطرف نمی شود. مثل این بچه هایی که تازه راه افتادن یا نشستن را یاد گرفته اند زمانی که پشتشان را رها می کنید می افتند، من هم وقتی مربی دهنه اسب را رها می کند می ترسم و اسب نیز از آن جایی که باهوش است سریع متوجه ترس من می شود، یا راه نمی رود یا اگر برود سریع شروع به تاختن می کند.
پس زیاد از اسب سقوط کرده اید.
خوشبختانه خودم نه، ولی جلوی چشمانم چند نفری افتاده اند و شاید کمی از ترسیدنم از افتادن دیگران نشأت می گیرد.
قطعا فوتبالی هستید، درست است؟
چطور؟
شواهد چنین نشان می دهد.
البته زیاد درباره فوتبالی بودنم حرف زده ام ولی علاقه مندی ام بیشتر به بعد از ازدواج بر می گردد.
احتمالا وقتی در خانه پدر بودید از آن دخترهایی تشریف داشتید که پشت هم به پدر گله می کردید که چقدر اخبار و فوتبال، ما هم تلویزیون می خواهیم، درست است؟
دقیقا چنین بودیم. حال که فکرش را می کنم دلم برای پدرم می سوزد. چقدر اذیتش کردیم. سه نفری یک بند جملاتی که شما گفتید را تکرار می کردیم ولی حالا در خانه کری هم می خوانیم.
قبل از این که وارد بحث شیرین کری خوانی زوج های هنری شویم بفرمایید قرمز یا آبی؟
یک بار اعتراف کردم، بروید خودتان بگردید و پیدا کنید.
بله، ولی گفتم شاید تغییر رنگ داده باشید؛ مثلا زرد.
زرد که نه ولی همسرم به دلیل اصفهانی بودنش قاعدتا طرفدار سپاهان است و یکی به دوهای معروف که شما بهتر وارد هستید.
خود شما چطور؟
بیشتر طرفدار تیم ملی هستم ولی قرمز می پوشم. در بیشتر مواقع هم هرطرف باد بوزد. من هم کشیده می شوم. ولی خارج از شوخی قرمزپوش سرسختی هستم مخصوصا وقتی در خانه بازی سپاهان و پرسپولیس باشد.
کری معروفتان در خانه چیست و چه شرط هایی بیشتر سر فوتبال در خانه می بندید؟
راستش را بخواهید، من و همسرم بسیار شکمو هستیم. البته شکمو نه، بسیار علاقه مند به غذا هستیم. برای همین منتظر فرصتیم تا سر غذا شرط ببندیم.
بحث خصوصی سازی در فوتبال خیلی داغ است. چنین موضوعی در سینما هم وجود دارد و اصلا می تواند نقش موثری در بهبود شرایط داشته باشد؟
امان از بحث خصوصی سازی. شما بفرمایید کجا این بحث نیست! در مجموع به خصوصی و دولتی بودن یک باشگاه ارتباطی ندارد، باید سیاستگذاری درست باشد. واقعیت این است که این دو باشگاه برنامه ای برای آینده خودشان ندارد و تمام موفقیت هایشان فی البداهه است. وقتی پول در یک باشگاه نباشد و یا باشد و بی برنامه برای یک برهه خاص خرج شود، مشخص است که جواب نمی دهد. من نه کارشناسم و نه فوتبالی آنچنانی، ولی همین اخباری که دنبال می کنم و از گوشه و کنار می شنوم و وضعیت کلی دو باشگاه را به عینه می بینم، به نظرم کافی است تا کمی در جریان امور جاری قرار بگیرم. این نارضایتی همگانی عجیب است و عجیب تر از آن چرایی است که در ذهن همه وجود دارد ولی پاسخی برای آن وجود ندارد. واقعا این چرا را چه کسی می تواند جواب دهد؟
حضور ورزشکاران چقدر به جذب مخاطب در سینما کمک کرده است؟
به طور مثال حضوری که پژمان جمشیدی در سریال اخیرش داشت، بسیار حضوری موفق را برای صنف ورزشکار به نمایش گذاشت. جناب جمشیدی چنان نقش آفرینی در این سریال داشت که من فکرش را هم نمی کردم. چنان که پس از دیدن بازی اش با او تماس گرفتم و بابت نقش آفرینی خوبش به او تبریک گفت. برای خود من بازی این چنینی یک فوتبالیست گرچه نقش خودش را بازی کرد بسیار جای تعجب داشت. راحت بودن جلوی دوربین و بازی کردن در کنار هنرمندان حرفه ای کار آسانی نیست. من مخالف حضور هیچ صنفی در سینما نیستم چون سینما و کلا هنر محدود نیست و هرکس که واقعا استعداد دارد می تواند وارد این عرصه شود. اما در کنار این استعداد باید آگاهی هم باشد. خود آقای جمشیدی تحصیلکرده هستند و رابطه نزدیکی با آقای قاسم خانی و دیگر هنرمندها دارند. همیشه استعداد و آگاهی همراه با هم مفید و موثرند.
تعریف هنری فوتبال را بفرمایید.
من فکر می کنم فوتبال خودش یک هنر است و هر آدمی یک فوتبالیست موفق نیم شود، چون ذاتا فوتبال خلاق است و لحظه به لحظه آن سرشار از خلاقیت است. کسی که یک فوتبالیست موفق است شک نکنید از نظر هوش و خلاقیت در درجات بالایی قرار دارد، چون تصمیم گیری در فوتبال ثانیه ای است و در بعد ثانیه به ثانیه زمان حرکت می کند. فوتبال در خون یک انسان جریان دارد. نمونه بارز آن کودکی بود که پرسپولیس با او قرارداد امضا کرد. به نظرم هیچ کس در فوتبال با پول دادن و رشوه نمی تواند فوتبالیست شود و اگر هم داخل زمین سبز رنگ آن شد، پس از مدتی خودش می رود و یا طرد مخاطب می شود، به صورتی که مجبور به ترک توپ و زمین فوتبال می شود. این موضوع مهم ترین وجه اشتراک هنر و ورزش است. در سینما هم کسی که با پول وارد شود ماندگار نیست. بهترین فوتبالیست های ما از زمین خاکی ها آمدند، همان طور که ماندگارهای سینما از سالن های تئاتر رشد کرده اند. با پول و رابطه نه کسی فوتبالیست می شود و نه هنرمند. هنر فوتبال، حضور در لحظه است.
حرف از پول زدید. عده ای اعتقاد دارند پول سبب فساد در فوتبال نشده است.
وقتی پول و شهرت در جایی باشد نمی توان گفت فساد و رشوه نیست. فساد موجودی است که در حاشیه پول و شهرت وجود دارد و اگر کسی نداند چطور با این معضل برخورد کند دچار آن می شود. متاسفانه نکته ای که باعث شده کمی وجهه سینما و فوتبال به حاشیه برود، این است که عده ای به خاطر خود این دو عرصه وارد آن نمی شوند بلکه به خاطر شهرت و پولی که در آن هست سعی می کنند به آن ورود پیدا کنند و این یک معضل جدی است که به نظرم نمی توان آن را به نقطه صفر رساند.
هیجان فوتبال بیشتر است یا سینما؟
قطعا سینما. نه، شوخی کردم… در جذب مخاطب و هیجان فوتبال واقعا حریف بی رقیبی است.
کری هایی که در فوتبال خوانده می شود لذتبخش است یا به نظرتان در مجموع کار بیهوده ای است؟
واقعا این که مردم به چیزی اهمیت نشان بدهند و احساس غیرت بر رویش داشته باشند واقعا شیرین و لذتبخش است.
داربی های قرمز و آبی…
خدا را هزار مرتبه شکر که امسال خبری از مساوی نبود و البته هر دو بازی را ما بردیم. البته بنده یک مصیبت هم دارم؛ آن هم داربی قرمز و زردهاست که خدا را شکر همه اش داریم می بازیم.
پرسپولیسی بودن تان به خاطر پرسپولیس است یا به خاطر رنگ سرخ طرفدار قرمزهای پایتخت هستید؟
راستش را بخواهید به خاطر رنگ طرفدارش هستم.
از بین تیم های ملی سال ۹۸ تا ۲۰۰۶ و تیم حال حاضر کدام را انتخاب می کنید؟
مسلما همه تیمی که دایی و عزیزی و مهدوی کیا را داشته انتخاب می کنند. قطعا تیم سال ۹۸ انتخاب من هم هست.
علی دایی را به عنوان یک سرمربی چطور دیدید؟
علی دایی جزو آدم هایی است که در فوتبال ایران بسیار قابل احترام است و اصلا نمی توان نادیده اش گرفت، ولی نمی دانم شاید این علی دایی بودنش به ضررش بوده و اگر من علی دایی بودم سرمربی نمی شدم.
چرا؟
شاید اگر هم می شدم تا این جا نمی ایستادم، چون تحمل این همه هجمه
انتقاد و افترا واقعا غیرقابل تصور است و من خودم تحملش را ندارم. ایشان
واقعا مقاوم و استوار هستند و صبر ایوب دارند. به نظر من علی دایی به
اندازه خودش شاید هم بیشتر دینش را به این فوتبال ادا کرده است، آن قدر که
تا زمانی که ایران فوتبال دارد برایش کافی باشد.
علی دایی از دید شما یک تاجر موفق بوده یا یک فوتبالیست موفق؟
علی دایی در زمان خودش فوتبالیستی شش دانگ و سالم بود به طوری که جای خالی او در نوک حمله تیم ملی کاملا احساس می شود. شاید بهترین تعریف برای علی دایی نگاه کردن به خط حمله فعلی تیم ملی است. هیچ گاه نمی توانیم در فوتبال ایران فردی مانند علی دایی را نادیده بگیریم چه دوستش داشته باشیم و چه از او متنفر باشیم. می دانید، متاسفانه حافظه ما چه در فوتبال و چه در سینما بسیار کوتاه مدت است و سریعا اسطوره ها را فراموش می کنیم. ما یک تعریفی داریم که بسیار برای طرفداری از اسطوره هایمان صادق است. این که با یک برد عاشق و با یک باخت دشمن اسطوره می شویم. علی دایی دیگر تکرار نمی شود. علی دایی به هر جایی که تا الان خواسته رسیده، پس همیشه موفق بوده است.
برویم سراغ مرد همیشه خندان فوتبال کشورمان…
جناب کفاشیان را می فرمایید؟
بله.
خنده های ایشان از حرص گذشته! خدایی تمام افکار آدم را به هم می ریزد. تیم ملی در بحرانی ترین شرایط است چنان می خندد که انسان فکر می کند همه چیز گل و بلبل است و تیم ملی قهرمان جهان! ولی باید یک فکری برای خنده های ایشان انجام دهیم. می ترسم یک روز ایشان به جرم قتل زندانی شوند.
چرا قتل؟
گفتم که خنده های ایشان حرص را رد کرده است، گاهی تا مرز سکته آدم پیش می رود.
کی روش چطور؟ او را چطور می بینید؟
واقعا حیف بود اگر از تیم ملی می رفت. چنان برای تیم ملی شور و اشتیاق نشان می دهد که سخت است باور کنیم او یک رگه از ایرانی بودن ندارد. گاهی وقت ها فکر می کنم او هم دورگه است کسی رو نمی کند. واقعا ما نه در فوتبال بلکه شاید در خیلی از ورزش های دیگر هم به چنین مربیانی با اشل و دیسیپلین حرفه ای برای موفقیت نیاز داشته باشیم. شاید ایشان زیاد نتوانسته نظر منتقدین را جلب کند ولی واقعیت این است که وقتی این مملکت را ترک کند تازه کارهای پایه ای که او انجام داده نمایان می شود.
با این دفاعی که شما کردید که دیگر جای هیچ حرفی باقی نمی گذارید!
نباید بی انصافی کنیم. بالاخره همه نقاط ضعفی هم دارند مثلا خود ما سر بازی آرژانتین اصلا امید به چنین بازی نداشتیم ولی همه دیدیم که چه شد و چقدر ناباورانه دقیقه ۹۱ بازی را واگذار کردیم.
اشاره کردید به بازی آرژانتین، وقتی مسی گل را زد چه حسی داشتید؟
همه بهت زده به هم نگاه می کردیم و باورمان نمی شد که گل خوردیم، چون واقعا هم سخت بود.
اگر در آن لحظه می توانستید جمله ای به مسی بگویید چه می گفتید؟
واقعا به او تبریک می گفتم. بسیار از بعضی از رفتارها که در این چند وقته مد شده و در فضای مجازی به چشم می آید متنفرم. باید واقع بین باشیم. مسی همیشه مسی است، حتی اگر ناآماده باشد. مطمئن باشید فقط به او تبریک می گفتم و واقعا آقای فردوسی پور در آن بازی راست گفتند و در یک جمله حرف همه را زدند؛ واقعا ما خیلی خوب بودیم.
حرف از عادل شد. چقدر طرفدار او و برنامه هایش هستید؟
خیلی، واقعا ایشان با جسارت هستند و از گفتن حقیقت ابایی ندارند. فکر کنم در تمام خانه ها خانم ها با همسران شان سر بیداربودن تا نیمه های شب برای دیدن نود مشکل دارند ولی ما در کل برعکس هستیم و سر دیدن نود مشکلی نداریم. به نظرم برنامه مفید و سازنده و جذابی است.
عادل فردوسی پور می تواند بازیگر خوبی باشد. در آینده برای کارهایتان از او استفاده می کنید؟
جناب فردوسی پور بسیار انسان باهوش و مدیری هستند. بنده طرفدار برنامه و خودشان هستم ولی تکلم شان بسیار سریع و در بعضی از موارد نامفهوم است. به نظرم بازیگر خوبی نمی شوند.
کمی بحث را توپ و توری کنیم. از والیبال چه خبر؟
همه اش انرژی است و شادی. بچه ها گل کاشتند. بعد از بازی با آمریکا چنان همه خوشحال بودیم که واقعا نمی دانستیم چطور آن را ابراز کنیم. والیبالی که در سال های نه چندان دور حرفی از آن نبود حالا شده حرف اول مردم و شاید در آینده جای فوتبال را هم بگیرد.
دوست داشتید در ورزشگاه ها برای بازی ها حضور داشته باشید؟
فوتبال را نه، ولی والیبال و بسکتبال را قطعا بلی.
شما در جریان کمپینی که قرار بود برای بازی با روسیه به راه بیفتد که به جای آقایان خانم ها فقط به ورزشگاه بروند بودید؟ و اصلا نظرتان چگونه است؟
نه، در جریانش نبودم. ولی چه عیب دارد یک روز هم ما خانم ها فقط به ورزشگاه برویم؟
اگر بخواهیم ورزش کشور را یک سه ضلعی بدانیم، از دید شما این سه ضلعی چه ورزش هایی است؟
به نظرم قطعا کشتی اول است، چون حتی لیگ کشتی هم طرفدارهای زیادی دارد. در رتبه بعدی هم می توان فوتبال و والیبال را نام برد.
اگر فوتبالیست بودید دوست داشتید در کدام پست بازی کنید؟
هیچ پستی، چون حقیقتا علاقه به دیدنش دارم تا بازی کردن.
راستی شایعه شده بازیگران بسیار بیشتر از فوتبالیست ها پول می گیرند، درست است؟
اختیار دارید… ما هنوز میلیاردی نشدیم، شکسته نفسی می فرمایند. شاید
بازیگرانی باشند که پول خوب می گیرند ولی اگر کمی دقت کنیم یک بازیگر در یک
سال چقدر بازی می کند و اصلا در آینده چه سرمایه ای می تواند داشته باشد؟
در کل مواردی که ذکر کردم برای خود فوتبالیست ها هم صادق است.
اهل عینک آفتابی زدن هم هستید؟
اصلا، البته برای آفتاب چرا ولی برای مردم نه. چون دلیلی نمی بینم خودم را از دید آن ها پنهان کنم.
سوال آخر؛ خجالتی هستید؟
اصلا و ابدا! اصلا واژه ای به نام خجالت را نمی شناسم. شما می شناسید؟
- ۹۴/۰۵/۱۰